من و قصه زندگیم

سیسمونی پرهام تودلی

این روزها خیلی خونه‌مون شلوغ‌تر از قبل شده. وسائل سیسمونی آقا پرهام همه خریداری شده فقط مونده تخت و کمد و ویترینش که جمعه شب قراره آماده بشه و بریم بیاریمش. بقیه وسائلش هم خونه مامانم ایناست چون مستقیم بعد خرید گذاشتیم اونجا. آخه خونه‌مون یه کم کوچیکه و قراره اتاقمون رو با آقا پرهام شریک بشیم. تو این مدت من کم کم لباس‌ها و لوازم بهداشتی پرهام رو آوردم خونه خودمون، فقط مونده اسباب‌بازی‌هاش. تو هفته دیگه باید وسائلش رو بچینم و چند تا عکس خوشگل از سیسمونی‌اش بگیریم، بعد ساک بیمارستان رو ببندم و یه سری از وسائل (بیشترشون که هفته‌های اول مورد استفاده هستن) دوباره برن خونه مامانی. چون ما هم ایشالا بعد از بیم...
2 تير 1400
1